امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

بچه های من

فراموشي

امروز از مدرسه هليا زنگ زذن و هليا پشت خط گريه مي كرد و مي گفت مامان من همه وسايل مدرسمو  از كيفم درآوردم و توي پلاستيك گذاشته بودم توي خونه جا گذاشتم بهش گفتم طوري نميشه از معلمت بخواه كه بهت يك دفتر و مداد بده تا بتوني مشقاتو بنويسي . خوب بگو ببينم تو كيف خالي رو بردي مدرسه كه فقط توش خوراكي هست ...
12 آذر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بچه های من می باشد