امير محمدامير محمد، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

بچه های من

فراموشي

1392/9/12 10:34
نویسنده : مامانی
166 بازدید
اشتراک گذاری

امروز از مدرسه هليا زنگ زذن و هليا پشت خط گريه مي كرد و مي گفت مامان من همه وسايل مدرسمو  از كيفم درآوردم و توي پلاستيك گذاشته بودم توي خونه جا گذاشتم بهش گفتم طوري نميشه از معلمت بخواه كه بهت يك دفتر و مداد بده تا بتوني مشقاتو بنويسي . خوب بگو ببينم تو كيف خالي رو بردي مدرسه كه فقط توش خوراكي هست متفکر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

nazanin
18 آذر 92 22:14
اخییییییییی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بچه های من می باشد